تاثیر منفی آموزش آنلاین بر کودکان هند از پروفسور کریشنا کومار: مدیر سابق، NCERT. تشریه دیویا تریودی ؛ چاپ ۸ اکتبر ۲۰۲۱

در حال حاضر، ثابت  شده است که تعطیلی مدارس  در پی همه گیر COVID-۱۹، تأثیر ویرانگری بر آموزش کودکان داشته است. دست کم دو مطالعه تاثیر فاجعه بار تعطیلی طولانی مدت مدارس را بر توانایی‌های ذهنی و جسمی کودکان آشکار کرده است. به گزارش یونیسف، ۸۰ درصد کودکان در گروه سنی ۱۴ تا ۱۸ پایین ترین سطح  از یادگیری را در طول همه گیری کرونا  گزارش کرده اند. پروفسور کریشنا کومار،کارشناس برجسته  آموزش و پرورش ودارنده جایزه پادما شری که از سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۰  نیز به عنوان مدیر شورای ملی تحقیقات و آموزش آموزشی (NCERT) خدمت می کرد، در مورد برخی از این مسائل و راه پیش رو در این خصوص صحبت کرد.

بسته شدن مداوم مدارس برای چنین مدت طولانی  مشکلات بسیاری  ایجاد کرده است .در اواسط سال ۲۰۲۰ گزارش هایی از چندین منطقه وجود داشت که تأثیر ویروس کرونا در مکان های شهری به مراتب بیشتر از مناطق روستایی بود. سیستم غیر متمرکز تر آموزشی از آنچه که ما ممکن است اجازه تصمیم گیری در سطح محلی و یا مدرسه گرفته شود، حداقل در آن مرحله از همه گیری کرونا  کمتر از سیستم متمرکزی بوده که در شهرهای بزرگ به دنبال برگزاری منظم انلاین کلاس‌ها بودند. به هر حال سوالاتی که اکنون در خصوص  مدارس با آن روبرو هستنیم  مربوط به از سرگیری دوباره فعالیت‌های آموزشی پس از کرونا وچگونگی جبران اختلالی است که در دوره همه گیری بر آموزش وارد شده است . بسیاری از معلمان آگاه هستند که یادگیری آنلاین به سختی می تواند به عنوان جایگزینی برای تدریس منظم حتی تحت بهترین شرایط اتفاق افتد . در بسیاری از نقاط کشور، اکنون مشخص است که دسترسی به تدریس آنلاین بسیار محدود بوده است، و نه فقط به خاطر مشکلات اتصال اینترنت بلکه  علاقه مندان به تدریس آنلاین به ندرت بین تجربه ای که یک دسکتاپ یا لپ تاپ ممکن است در مقابل گوشی هوشمند در اختیار کودک قرار دهد، تمایز قائل می شوند. این یک تمایز کوچک نیست و وابستگی به یک گوشی هوشمند برای دریافت درس به شدت مشکل ساز است .اگر این مشکل را از دید کودکانی ببینیم که عدم وجود لپ تاپ یا دسکتاپ در خانه یکی از محرومیت های بسیارآنها  در زندگی است بیشتر قابل درک خواهد بود . نسل خارج از مدرسه ونظام آموزشی که دانش لازم را در خصوص آموزش وتربیت نداشتند ، آموزش  آنلاین  را بدون در نظر گرفتن  ظرفیت و قابلیت ابزارهایی  که بناست از طریق آن دانش به کودکان منتقل گردد برنامه ریزی کرده اند . حالا که مدارس در حال بازگشایی هستند، کاملا اشتباه خواهد بود که فرض کنیم کودکانی که به گوشی هوشمند وابسته بوده اند را می توان  با کسانی که توانستند از گیرنده بهتری استفاده کنند، هم سطح دانست . در واقع، این به سادگی یکی از شاخص های بزرگ بسیاری از دشواریی است که ایده یک برنامه درسی ثابت پس از بازگشایی به مدارس ارائه خواهد شد. مدیران و معلمان باید فکر خود را کنار هم قرار دهند تا بفهمند چگونه برنامه درسی معقولی را برای ماه های آینده ترسیم کنند.برنامه درسی که  می بایستی میتنی بر عملکرد در آزمون ها جهت تعیین سطح کودکان باشد. این  برنامه ریزی درسی می بایستی به معلم آزادی قابل توجهی برای انتخاب و انتخاب اقلام در سرفصل و یا کتاب‌های درسی  را بدهد واز همه  مهم تر  تصمیم گیری در  اختصاص زمان بیشتربه دانش آموزانی است که از سطح معمول آموزشی عقب افتاده اند . هرچند این  یک وضعیت بسیار دشوار  است .

از دست دادن یادگیری همرا با غیبت طولانی مدت یک مدرسه فیزیکی در زمدگی کودکان مشکلات فراوانی داشته است .مشکلاتی در مهارت هایی مانند خواندن، نوشتن و توان فکری مانند درک در حالت گوش دادن یا خواندن. این تصور خوبی نیست که انتظار داشته باشیم که رفع این مشکلات در این زمینه ها را می توان با نظرسنجی‌های گسترده و خام طراحی شده زیر نظر گرفت . بازگشت به  وضعیت عادی  پس از همه گیر کمی دشوار و زمان گیر خواهد بود و جبران کاهش بویژه در زمینه حفظ ، خواندن و فراگیری کودکان به سختی شکل خواهد گرفت. ما باید به یاد داشته باشید که ظرفیت فراگیری یک بار به دست می آید وظهور دوباره آن به تدریج و نیازمند به دست آوردن قدرت بازآفرینی است وبه  سرعت  وراحتی حالت اولیه نخواهد بود . و این موضوع یعنی  این که سیستم ما به درستی درک صحیحی از قابلیت های کودک ندارد و تعداد بسیار کمی از معلمان تشخیص می دهند که درک درست قابلیت‌های ذهنی کودک  بالاترین اولویت در سازماندهی درسی آنها بشمار می رود .بنابراین، ما پس از دوره کرونا با  یک مشکل بسیار جدی مواجه خواهیم بود  و ترس من این است که تعداد زیادی از کودکانی  که در حال حاضر در امر آموزش آنلاین با مشکل و تبیض مواجه هستند از نظر آموزشی، روحی رنج بیشتری را متحمل خواهند شد و  فشار  جهت همسطح کردن خود با دیگر دانش آموزان  و جبران تفاوت در سطح یاد گیری  ناهنجاری های روحی را نیز برایشان بدنبال خواهد داشت. این موضوع بویژه در خصوص کودکان حاشیه نشین، و یا به دلیل فقر و نبود امکانات مجبور به  ترک مدرسه انلاین شده اند بیشتر خواهد بود . این امر می تواند  بر آینده کودکان، خانواده ها و در واقع جوامع تاثیرب گذارد. شکی نیست که پیشرفت های انجام شده در طول دو دهه اخیر تحت نظر قانون حق مساوی آموزش و پرورش  برای همه کودکان هند ،در دوره کرونا دچار شکست شده است. بهبودی و خروج از این شکست مستلزم  افزایش قابل توجهی از سرمایه گذاری مالی و هماهنگی بین ایالات  و مرکز است. این مشکل به احتمال زیاد در ایالت‌های دور دست هند حادترین است، اگرچه چند ایالت دیگر نیز در صورتی که تحقیقات عینی برای گرفتن تصویر کامل انجام شود، نرخ ترک تحصیل بالایی را نشان خواهند داد.

موج سومCOVID-۱۹  که در درجه اول ممکن است کودکان را تحت تاثیر قرار دهد، تعطیلی مدارس برای مدت طولانی به مراتب خطرناک تر از بازگشایی مدارس خواهد بود .با توجه به هزینه عظیم سلامت روانی و جسمی همه گیری کرونا ، کار متفاوتی وجود دارد که معلمان باید در کلاس‌های درس و از نظر ارزیابی دانش آموزان انجام دهند . تجربه این دوره به احتمال زیاد  عوارض  ناراحت کننده‌ای برای بخش گسترده ای از کودکان به ویژه نوجوانان داشته است.  بسیاری از معلمان وجود دارند که پذیرش  مسئولیت آموزش بی امان آنلاین برایشان خسته کننده و استرس زا شده است . علاوه بر این، معلمان سطحوح  اولیه در چندین منطقه برای انجام وظایف  تدریس خود و حفظ ارتباط اینترنتی مجبور بودن در فرودگاه ها، در کنار جاده ها، پارک های عمومی و مراکز واکسیناسیون، به تدریس بپردازند تا  ارتباط آنلاین با کودکان را حفظ کنند. بنابراین وقتی مدارس بازگشایی می شوند، ضروری است موضوع سلامت روان کودکان و همچنین برای معلمان شان مورد توجه قرار گیرد . استرس تعامل مداوم آنلاین به همان اندازه توسط معلمین مدارس خصوصی و همتایان آنها در نهادهای دولتی احساس میشد.در مورد کودکان، بازگشت به سرفصل مجموعه و با فرض اینکه از این به بعد کاری را که قبلا ً انجام می دادند  انجام خواهند  داد، ایده های غیرقابل دفاعی هستند. برنامه درسی برای این سال نیاز مند  دخالت کارشناسان موضوع و معلمان، با در نظر گرفتن سطوح مختلف تعامل است که کودکان ممکن است با آن مواجه باشند تجربه زیبایی شناختی و اثرات شفا آن و بهره گیری از هنرهایی مانند موسیقی، نقاشی، تئاتر و رقص جایگاه حاشیه‌ای در نظام مدرسه ما دارند. در حالی که  این هنرها می‌تواند در عادی سازی  فضای منظم آموزشی  در ماه‌های آینده بازگشایی مدارس کمک نماید .هر چند گمان می رود این ایده  با مقاومت مواجه خواهد شد زیرا حس مشترک مدیران مدارس این خواهد بود که کودکان را تحت فشار بیشتری جهت برپایی کلاس های جبرانی و فوق العاده  برای جبران زمان از دست رفته سوق دهند. این در مجموع  تا آنجا که به تعادل فکری و عاطفی مربوط می شود اشتباه و ضد مولد خواهد بود .کرونا  سخت ترین دست انداز تاریخی در چرخه منظم آموزشی در یک قرن گذشته محسوب می گردد . مشکل حفظ هر گونه تلاش واقعی برای اصلاح سیستم امتحانی و بهبود کیفیت تست کلاس درس همچنان باقی مانده است. و من به طور جدی شک دارم که وضعیت ایجاد شده توسط COVID-۱۹ را می توان به راحتی به عنوان فرصتی برای اصلاحات مقاومت طولانی مدت نظام آموزشی وجبران آسیب های آن تبدیل نمود.این احتمال وجود دارد که زمانی برای مقابله با این آسیب ها باشد و اگر سیستم بتواند روحیه معلمان را برای تدریس و پاسخ به نیازهای متنوع کودکان در سطح فردی را بالا نگه دارد، برای رسیدن به دوره عادی مفید خواهد بود . همانگونه که اگر دانش آموزانی که سیستم را به کلی ترک کرده اند ردیابی و بازگردانده شوند، و دوباره در سیستم ادغام شوند، که این هم یک دستاورد مفید  خواهد بود.

ترجمه : رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در دهلی نو

کد خبر 9173

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 0 =